
الف) آسیبهای تربیت دینی در زمینهها و محیط تعلیم و تربیت دینی محصول کارکرد تمام دستگاههای فرهنگی ــ تربیتی مثل مدرسه، خانواده، رسانههای جمعی، و تمام نهادهای سیاسی، اقتصادی، قضایی و … در کنار محیط اجتماعی است. وفاداری به باورها و آموزههای دینی و تجلی آن در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای نهادهای یادشده زمینهساز و تسهیلکنندۀ […]
الف) آسیبهای تربیت دینی در زمینهها و محیط
تعلیم و تربیت دینی محصول کارکرد تمام دستگاههای فرهنگی ــ تربیتی مثل مدرسه، خانواده، رسانههای جمعی، و تمام نهادهای سیاسی، اقتصادی، قضایی و … در کنار محیط اجتماعی است.
وفاداری به باورها و آموزههای دینی و تجلی آن در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای نهادهای یادشده زمینهساز و تسهیلکنندۀ تحقق اهداف تربیت دینی است و پایبند نبودن به آنها یا کارکردهای نامطلوب این نهادها مانع جدی و آسیبزا در فراروی مخاطبان تربیت است؛
۱ــ خانواده:
۱ــ۱ــ بیتوجهی به نیازهای جسمی:
خانواده، در جایگاه اولین کانون رشد و تعالی فرد، باید زمینههای پرورش ابعاد جسمی و روحی او را فراهم کند. ضرورت تأمین نیازهای جسمی از آن جهت در نظر شهید بهشتی اهمیت دارد که بسیاری از مشکلاتِ آموزش و یادگیری، به نقص و سوء تغذیه، بیماریِ اندامها و دستگاههای بدن دانشآموزان برمیگردد، از جمله بیماری دستگاه گوارش یا اندامهای چشم و گوش
علل بی توجهی خانواده ها
بیتوجهی خانوادهها به نیازهای جسمی فرزندان از فقر فرهنگی و اقتصادی آنها ناشی میشود که خود زمینۀ آسیبهای گوناگونی را فراهم می آورد:
«خانوادهای است، از نظر اقتصادی؛ با درآمد کم، از نظر وقت و فراغت پدر و مادر؛ با فراغت و وقت کم و محدود، از نظر امکانات تأمین حداقل خوراک و پوشاک و فرهنگ و بهداشت برای بچهها؛ کمبضاعت.
درچنین خانوادهای فرزندان دچار آسیبهای گوناگون، آسیبهای جسمی که در روح مؤثر است و آسیبهای روانی و اخلاقی و تربیتی میشوند.»
۱ــ۲ــ بیتوجهی به الگو بودن خود:
اقتضای فطرت کودک و نیازهای جسمی او سبب میشود که بیشترین ارتباط را با والدین داشته باشد. این در حالی است که میزان تربیتپذیری کودک از والدین بسیار عمیق و پابرجاست.
کودک، با اعتماد و اطمینان، تمام آنچه از والدین سر میزند درست و نیکو میشمرد و بدینترتیب، تربیتپذیری کودک به الگوپذیری از والدین تبدیل میشود.
اثرپذیری فرزندان فرصت مناسبی برای تربیت
بعضی از والدین، بدون توجه به الگو بودن خود، بر خلاف اهداف تربیتی خویش عمل میکنند:
«اگر من و شما، با عاطفه، محبت و دلسوزی، مراقب پدر و مادر بودیم، بچهها خودبهخود این را یاد میگیرند. خانم، دختر شما که در خانه دهها بار ناظر بوده که به شوهرتان گفتید: آخر من تا کی باید در پرستاری کردن از مادرت با تو همکاری کنم؟! چه انتظاری دارید که این دختر، فردا پرستار شما و شوهرتان باشد؟»
۱ــ۳ ــ تضاد میان دو نسل:
از مسائل اجتماعی بسیار مهم زمان حاضر، درگیری دو نسل نوسال و جوانسال با نسل قبل از آن است. از نظر تعالیم اسلام، این درگیری در دو حوزه روی میدهد: اول، درگیری دو نسل بر سر حق و باطل، عدل و ظلم، خیر و شر؛ دوم، رعایت حدود و حقوق پدر و مادر و فرزندان و حقوق متقابل.
سید محمد حسینی بهشتی، نقش آزادی در تربیت کودکان، همان، ص ۵۰
ویژگیهای جوانان و نوجوانان
ویژگیهای جوانان و نوجوانان از قبیل حقگرایی، حقدوستی، حقپرستی، خیردوستی و عدلدوستی، این ویژگیها را در اغلب جوانان بیشتر از سایر افراد دانسته است و آن را زمینۀ مساعد خدادادی برای بهرهبرداری شایسته میداند و بیتوجهی به آن را تیرهبختی مینامد جوانان میخواهند مطابق گرایش فطری خود، به حق عمل کنند و آن را در والدین نیز مشاهده نمایند، ولی نسل قدیم ترمز نسل جدید میشود و اجازۀ بالندگی و رشد را به آنان نمیدهد
۲ــ دوستان و همسالان:
تأثیر همسالان و دوستان در رشد شخصیت و رفتار کودکان مقام دوم را دارد. دوستان و همسالان میتوانند دستهای از رفتارها را در کودکان تقویت نمایند یا تغییر دهند. به همین دلیل، والدین باید در انتخاب دوست برای فرزندانشان فعالانه مشارکت کنند. آنان به حکم طبیعت به دنبال همبازی و رفیق میروند.
اگر خانواده فرزندانشان را در یافتن همبازی و رفیق متناسب با معیارهای تعلیم و تربیت اسلامی راهنمایی نکند، آنان سراغ دوستان فاسد میروند و تلاش خانواده در تربیت آنها خنثی یا کماثر میشود.
۳ــ رسانهها:
تأثیر رسانهها، بهویژه رسانههای جمعی سمعی و بصری، در تکوین شخصیت آحاد جامعه، بهویژه جوانان و نوجوانان، انکارناپذیر است. این رسانهها با استفاده از ابزارهای هنری در شناخت، نگرش و رفتار دانشآموزان اثر میگذارند.متولّیان تعلیم و تربیت باید، با توجه به میزان اثرگذاری این رسانهها، از آنها بهرهگیری نمایند و از انحصار در استفاده از ابزارهای نوشتاری خارج شوند.
آسیب رسانه ها
با توجه به تنوع و اثرگذاری رسانهها، چنانچه آنها هماهنگ با برنامهریزیهای نهادهای تربیتی گام بردارند، میتوانند در رسیدن به اهداف تربیتی بسیار مثبت عمل کنند، در غیر اینصورت آسیبزا میباشند و فرایند تربیت را مختل مینمایند:
«هر قدر بر گوش او (دانشآموز) بخوانیم (تبلیغ کنیم)، او یک خبر در روزنامه میخواند، یک تصویر در روزنامه میبیند، یک گزارش در تلویزیون میبیند، یک فیلم در فلان جا میبیند. از زندگی دیگران و وضع دیگران و شکل کار دیگران مطلع میشود و دلش در خانۀ دیگران است.»
۴ــ محیط و عوامل اجتماعی:
«همانگونه که یک گل خوش بوی لطیف نازک، خیلی زودتر در برابر عوامل فساد متأثر و منفعل میشود و به فساد و پژمردگی میگراید، روح لطیف آدمی به مراتب از جسم او برای آلوده شدن حساستر و آمادهتر است و به دلیل خاصیت قبول و انفعالش، ضمانت بیشتری میخواهد تا در برابر عوامل فساد محیط مصون بماند.»
«هیچ انسانی محکوم هیچ غیر اجتماعی نیست، ولی کیفیت و روابط و مناسبات اجتماعی و اقتصادی روی انتخاب آگاهانۀ انسان اثر میگذارد، اما نه در حد جبر، بلکه در حد اینکه انتخاب او را آسانتر یا دشوارتر، رفتن او را به این سو یا آن سو، آسانتر یا دشوارتر کند.»
تاثیر محیط
انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدف های خود محیط را دگرگون می کند و به طور متقابل تحت تاثیر محیط دگرگون شده قرار می گیرد، به ویژه تکنولوژی پیشرفته موجب می شود تاثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد.
برخی این گونه دگرگونی سریع محیط را مخرب و موجب اخلال در نظام اکولوژیک« انسان ـ محیط» می دانند و بر این نکته تأکید دارند که هر نوع دگرگونی اساسی و عمیق در محیط طبیعی، باید با توجه به تاثیر بلند مدت آن بر انسان و با پیش بینی نتایج مثبت و منفی آن انجام گیرد.
تاثیر محیط بر فرد
به طور قطع یکی از اموری که زمینه ساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطی سالم و امن است، که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکی از وظائف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیط سالم و زیبا امکان پذیر نیست. بدین سبب شرط اولیه داشتن روحی سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانی حاصل می شود که انسان از محیط زیست طبیعی سالم و دلگشا بهره مند باشد.
قرآن کریم درباره اثر محیط زیست می فرماید : «ووَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدًا …؛ سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار می روید؛ اما سرزمین های بدطینت و شوره زار، جز گیاه ناچیز و بی ارزش، از آن نمی روید.» سوره اعراف، آیه ۵۸٫
از این آیه شریفه استفاده می شود همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر می باشد، و همان گونه که از زمینهای شوره زار، جز گیاهان بی ارزش نمی روید، محیط آلوده نیز تأثیر منفی و اثرات زیانباری بر تربیت انسان دارد.
تاثیر محیط از دیدگاه امیر المومنین(ع)
امیرمؤ منان على (علیه السلام) درباره نحوه زندگى عرب جاهلى و تأثیر محیط جغرافیایى و طبیعى بر اخلاق و رفتار انسان سخنى روشنگر دارد، چنانکه فرموده است :
«ان الله بعث محمدا – صلى الله علیه و آله و سلم – نذیرا للعالمین و اءمینا على التنزیل ، و اءنتم معشر العرب على شر دین ، و فى شر دار، منیخون بین حجاره خشن ، و حیّات صم ، تشربون الکدر، و تاءکلون الجشب ، و تسفکون دماءکم ، و تقطعون اءرحامکم ، الاصنام فیکم منصوبه ، و الاثام بکم معصوبه»؛
همانا خداوند محمد (ص ) را برانگیخت ، تا مردمان را انذار کند و فرمان خدا را چنان که باید برساند. آن هنگام شما اى مردم عرب ! بدترین آیین را برگزیده بودید و در بدترین سراى خزیده بودید. منزلگاهتان سنگستان هاى ناهموار، همنشینتان گرزه مارهاى زهردار، آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلوآزار، خون یکدیگر را ریزان ، از خویشاوند بریده و گریزان ، بتهایتان همه جا برپا و پاى تا سر آلوده به خطا.بى گمان زندگى در محیطى خشن و همراه با درگیرى و جنگ ، روحیه فرد را به سوى خشونت و جمود و خودمحورى مى کشاند، چنانکه عرب جاهلى به هیچ وجه خود را پایبند قانون و مقررات نمى دید و به زندگى مدنى و آداب و مقررات آن به دیده بى اعتنایى و حتى ریشخند مى نگریست.*
امیرمؤ منان على (علیه السلام) محیط جغرافیایى و طبیعى عرب جاهلى را بدترین محیط معرفى کرده است . آنان در میان سنگستان هاى سخت و بیابان هاى بى آب و علف و در کنار مارهاى گزنده اى مى زیستند که زهرشان را علاجى نبود.آب آشامیدنى آنان چنان تیره و بدرنگ بود که حتى انسان تشنه رغبتى به نوشیدن آن نداشت ، مگر آنجا که بیم مرگش مى رفت ؛ و این به دلیل عدم سکونت عرب هاى بادیه نشین در محلى خاص بود که سبب مى شد چاهى حفر نکنند و آبى جز به اندازه نیاز فورى خود فراهم نسازند. بى ثباتى زندگى خود در روحیه و رفتار آنان تأثیر مى گذاشت .همچنین سختى و ناگوارى خوراکشان در روحیات و خلقیاتشان نقشى بسزا داشت . بیشتر آنان هر جنبنده و موجودى را مى خوردند.
تاثیر محیط از دیدگاه شهید مطهری(ره)
«خداشناسی و خداپرستی طبعاً مستلزم یک نوع تعالی روحی خاصی است، بذری است که در زمینهای پاک رشد میکند. زمینهای فاسد و شورهزار، این بذر را فاسد میکند و از میان میبرد.»
حمید پورعیسی چافجیری
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان
پژوهشکده گیلان شناسی
نویسنده: حمید پورعیسی