
این مساله باعث شده ما نتوانیم از ظرفیتهای محدودی که در کلانشهر رشت داریم بهدرستی استفاده کنیم و از طرف دیگر چون قوانین و مقررات بهدرستی اعمال نمیشوند، نوعی بههم ریختگی در شبکه حملونقل به وجود می آید که با کوچکترین مسائل مانند بارندگی و یا ایام رونق بازار بهشدت با آن روبه رو میشویم. […]
این مساله باعث شده ما نتوانیم از ظرفیتهای محدودی که در کلانشهر رشت داریم بهدرستی استفاده کنیم و از طرف دیگر چون قوانین و مقررات بهدرستی اعمال نمیشوند، نوعی بههم ریختگی در شبکه حملونقل به وجود می آید که با کوچکترین مسائل مانند بارندگی و یا ایام رونق بازار بهشدت با آن روبه رو میشویم.
در واقع سازمانهای مختلفی دستاندرکار حمل ونقل همگانی و مدیریت ترافیک هستند و هر کدام ادعا میکنند خودشان کارشان را درست انجام میدهند، ولی سازمانهای دیگر کارشان را به درستی انجام نمیدهند، در حالی که در واقع هیچ کدام کارشان را به درستی انجام نمیدهند. ومتاسفانه برای برخورد با سازمانهایی که وظایف قانونیشان را انجام نمیدهند نظارت مشدده صورت نمی پذیرد واین خود سبب میشود تا سازمانهای دستاندرکار مدیریت حملونقل حداقل در کلانشهر رشت خودسر عمل کنند، و به وظایف قانونیشان عمل نکنند و در عین حال همه مدعی باشند.
همین مدعی بودن سازمانها است که بار پایبند نبودن شان ختم به انجام ندادن وظایف قانونیشان میشود و باری بس سنگین را بر دوش مردم قرار می دهد و سبب خسارتهای مالی و جانی و زیستمحیطی را بر کل جامعه و اقتصاد استان و کشور و تک تک شهروندان تحمیل میکند و برای آنها آزاردهنده است. در همین شرایط متاسفانه معمولاً انگشت اتهام به سمت مردم و فرهنگ مردم گرفته میشود، در حالی که نه مردم مشکل دارند و نه فرهنگ مردم.
متاسفانه عدهای در چند سال گذشته یاد گرفته اند برای اینکه ضعف اجرایی و ضعف مدیریتی خودشان را بپوشانند، مردم، عملکرد و فرهنگ مردم را زیر سوال ببرند و جالب اینجاست که هنگام ارائه راهکار هم میگویند باید «فرهنگسازی» شود؛ یک واژه مبهم. در حالی که اگر قوانین بهدرستی اجرا شود و مردم در شرایط درست قرار بگیرند، همانند مردم سایر کشورهای دنیا بهشدت قانونمند و قانونگرا عمل خواهند کرد.
برای حل مساله ترافیک باید اجرای دقیق، کامل و بهموقع ضوابط، قوانین، مقررات و سیاستگذاریها در دستور کار همه مسوولان و سازمانها قرار بگیرد. حتی اگر این قوانین ناقص باشند یا ایراداتی بر آنها وارد باشد. اجرای قانون و حتی پایبندی به بدترین ضابطه بهتر از این است که بهترین ضابطه را داشته باشیم ولی آن را اعمال نکنیم یا ناقص اجرا کنیم. درواقع پیش از اینکه سیاستها و مقرراتمان را زیر سوال ببریم و به دنبال اصلاح آن باشیم، باید ببینیم قوانین فعلی حتی اگر غلط هستند، تا چه اندازه اجرا میشوند.
اگر مجری قانون به اجرای قانون پایبند باشد، مشکل ما حل میشود و بعد میتوانیم به سراغ تغییر سیاستها یا اصلاح مقررات هم برویم. ما سیاستگذاری میکنیم، قانون و مقررات هم داریم، اما متاسفانه تقریباً هیچ سازمانی خود را موظف به اجرای درست مقررات نمیداند. در چنین شرایطی به دنبال تغییر سیاستها و قوانین رفتن نوعی فرار است. البته ممکن است بعضی سیاستها و ضوابط ما غلط باشد، اما مشکل اصلی ما مقید نبودن مجریان به قانون است. در این شرایط حتی اگر با تغییر قانون، سیاست جدیدی اتخاذ کنیم، این سیاست هرچقدر هم خوب باشد، از آغاز شکست خورده است چون یا اجرا نمیشود یا سلیقه ای اجرا میشود.
حال با تمام توضیحات درباره ترافیک کلانشهر رشت باید این را مد نظر قرار داد که به صورت پایلوت و فقط درروی کاغذ طرحهای به اجرا در آمده است با نگاه اجمالی به معضل ترافیک شهر رشت میتوان به بافت فرسوده و متراکم بودن آن و دلیل دیگر عدم بودجه های عمرانی در خصوص حمل نقل عمومی اشاره داشت که مسافرت های بین شهری به رشت به دلیل نزدیکی بخش ها و شهرستانهای آن خود بر بار ترافیکی این شهر افزوده است . و این از آنجایست که بر اساس سرشماری رسمی در سال ۱۳۹۰، جمعیت ساکن آن ۶۳۹۹۵۱ نفر بودهاست.جمعیت شناور ثابت روزانۀ شهر رشت بهعنوان مادرشهر استان گیلان بالغ بر ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر است.جمعیت این شهر در تعطیلات و ماههای گردگشری سال بالغ بر دو میلیون نفر است و .رشت را در ضمره فشردهترین شهر ایران به لحاظ نسبت جمعیت به وسعت قرار داده و ازلحاظ نسبت جمعیت در روز و شب نیز رتبه نخست کشور را جای داده است.
با تمام این تفاصیل هرچند که در چند نقطعه شهر رشت اجرای پروژهای حمل نقل عمومی به بهربرداری رسیده اما کافی نیست و از طرفی به دیل فقدان کارشناسی لازم خود بر ترافیک شهر افزوده است.قطعا با اجرای پروژهای چند منظوره در کریدور هایی در شرق ، غرب ،شمال جنوب کلانشهر رشت و احداث پایانه های و همچنین مراکز فروش و خرید عرضه محصولات کشاورزی به دیلیل وجود زمین های کشاورزی گسترده و مشاغلی در این باره که برای عرضه محصولات حتما باید به شهر مراجعه کنند را با این چنین مراکزی کنترل کرد تا از حجم بالای ورودی خودرو ها به مسیر های پر ترافیک کاهش یابد . ویا اینکه با تمام توان احیای بافت های فرسوده شهر را در قالب ساخت ساز های مهندسی شهرسازی و با اختصاص تسهیلات ویژه از بن بست خارج نمود.
نویسنده: حمیدرضازاده